زندگی در غرب آمریکا با یک سری پتنت برای ابزار ساده ای که به دامداران کمک می کرد زمین را رام کنند، تغییر شکل داد: سیم خاردار.
نه حق ثبت اختراع برای بهبود حصارهای سیمی توسط اداره ثبت اختراعات ایالات متحده به مخترعان آمریکایی اعطا شد که از مایکل کلی در نوامبر 1868 شروع شد و با جوزف گلیدن در نوامبر 1874 پایان یافت.
همچنین سیم خاردار در مشهد نه تنها کار دامدار و کشاورز را ساده کرد، بلکه به طور قابل توجهی کار دامدار و کشاورز را ساده کرد.
اعمال سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سراسر منطقه را تحت تاثیر قرار داد.
ظهور سریع این ابزار بسیار مؤثر به عنوان روش مورد علاقه شمشیربازی، زندگی در منطقه را به طور چشمگیری تحت تأثیر قرار داد، مانند تفنگ، شش تیرانداز، تلگراف، آسیاب بادی و لوکوموتیو.
سیم خاردار به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت زیرا برای شرایط غربی ایده آل بود. دشتها و دشتهای وسیع و تعریفنشده به مدیریت مرتع، کشاورزی و در نهایت سکونتگاه گسترده دست یافتند.
با افزایش استفاده از سیم خاردار، فضاهای باز عریض کمتر، بازتر و جادارتر شدند و روزهای گاوچران رومینگ آزاد به شماره افتاد.
امروزه تصنیف های گاوچران به عنوان یادگارهای نوستالژیک زندگی قبل از تبدیل شدن سیم خاردار به نماد پذیرفته شده کنترل، تبدیل فضا به مکان و دادن معنایی جدید به مالکیت خصوصی باقی مانده اند.
قبل از اختراع سیم خاردار، فقدان حصارهای موثر، دامنه فعالیت های کشاورزی و دامداری و به همراه آن، تعداد افرادی را که می توانستند در یک منطقه ساکن شوند، محدود می کرد.
نرده های چوبی در دشت ها و دشت ها که درختان کمی رشد می کردند، پرهزینه و دشوار بود. الوار در منطقه به حدی کم بود که کشاورزان مجبور به ساختن خانه های خاکستر شدند. به همین ترتیب، سنگهای دیوارهای سنگی که معمولاً در نیوانگلند یافت میشوند در دشتها کمیاب بودند.
درختچهها و پرچینها، جایگزینهای اولیه برای مواد حصار چوب و سنگ، خیلی طول کشید تا در غرب بهسرعت در حال گسترش استفاده زیادی پیدا کنند. استفاده از سیم خاردار ارزانتر، آسانتر و سریعتر از هر یک از این جایگزینهای دیگر بود.